قارچ

موکورمایکوزیس

موکورمایکوزیس -عفونت-قارچ

موکورمایکوزیس:
 یک عفونت قارچی تهاجمی آنژیو (متهاجم به دیواره رگ های خونی) است.درحال حاضرعفونت های قارچی به علت افزایش بیماران با نقص ایمنی ، شیمی درمانی ،مصرف آنتی بیوتیک های طولانی مدت روز به روز در حال افزایش است. موکورمایکوزیس یک عفونت تهاجمی قارچی نادر وکشنده است این عفونت جز عفونت های فرصت طلب بوده که بیشتر در افراد با نقص ایمنی ازجمله دیابت،هپاتیت،نارسایی کلیوی،اختلالات خونی ،لوسمی،لنفوم،پیوند عضو،بدخیمی،درمان ایمنوساپرس،سوختگی، گلومرونفریت،گاستروانتریت،همودیالیز  (1,2 )و اختلال عملکرد نوتروفیل ها به وجود می آید .این عفونت به وسیله میکروارگانیسم هایی از گروه زایگومیست ها ایجاد می شود. (3,4)

عفونت قارچی نکروز دهنده در پوست صورت

علائم بالینی :
موکورمایکوزیس معمولا به صورت یک عفونت حاد و با تظاهراتی در نواحی بینی-مغزی،ریه،دستگاه گوارش و پوست بروز می کند و گاهی تظاهرات آن می تواند به صورت یک عفونت منتشر دیده شود. وجود یک زخم گسترش یابنده ویا یک زخم ناشی از خارج ساختن یک دندان به خصوص در افراد با نقص سیستم ایمنی ممکن است علائمی از وجود موکورمایکوزیس منتشر دهانی باشد. اهمیت ویژه موکورمایکوز به علت مرگ و میر بالای آن است به طوریکه 75 تا 80 درصد منجر به مرگ می شود و نوع منتشر در 95 درصدمرگ و میر انتشار جهانی دارد .دیابت شایع ترین عامل مستعد کننده ایجاد موکورمایکوزیس است که احتمالا مرتبط با افزایش قند خون و اسیدوز در افراد دیابتی باکنترل ضعیف می باشد .دراین بیماری تهاجم عروقی ارگانیسم و ترومبوز عروقی و نکروز بافت های درگیر ایجاد می شود .بیماری می تواند با سینوزیت ،اسکار بدون درد نکروتیت سیاه کام یا بینی ،درد صورت ،ادم دور چشم ،افتادگی پلک،ریزش اشک،درگیری عصب بینایی واحتقان بینی مشاهده شود (3)
شیوع :
شیوع موکورمایکوزیس اغلب از نوع رینونازال (39 درصد)، نوع ریوی (24 درصد)، نوع پوستی (19درصد)،مغزی (9درصد)گوارشی (7درصد)و منتشر (6درصد)می باشد . شایع ترین نوع موکورمایکوزیس نوع رینوسربرال می باشد که 42-49 درصد شیوع دارد.(5)
عوامل ایجاد کننده موکورمایکوز در نقاط مختلف جغرافیایی متفاوت است. اگر چهRhizopus arrhizus شایع ترین عامل جدا شده در سراسر جهان است، Apophysomyces variabilis در آسیا و گونه Lichtheimia در اروپا غالب است. عوامل ایجاد کننده جدید Rhizopus homothallicus ، Mucor irregularis و Thamnostylum lucknowense از آسیا گزارش شده اند. در نتیجه، با تغییر در اپیدمیولوژی موکورمایکوزیس، مطالعات کشوری برای تخمین بار بیماری در گروه‌های خطر مختلف، تجزیه و تحلیل الگوی بیماری بالینی و شناسایی عوامل اتیولوژیک جدید ضروری است.(11).
تشخیص:
برای تشخیص نیاز به نمونه برداری از ناحیه آسیب دیده‌است. آزمایش ها همچنین ممکن است شامل کشت و تشخیص مستقیم قارچ در مایع ریه، خون، سرم، پلاسما و ادرار باشدآزمایش CBC جهت شمارش نوتروفیل ها ، سایر آزمایشهای خون شامل تعیین سطح آهن، گلوکز خون، بی کربنات و الکترولیت‌ها است. (7)
تصویربرداری:
برای تشخیص اغلب رادیولوژی مانند CT اسکن از ریه‌ها و سینوس‌ها انجام می‌شود. علائمی که در CT اسکن قفسه سینه وجود دارد، مانند گره، حفره، علائم هاله، پلورال افیوژن و سایه‌های گوه ای شکل، که حمله به رگ‌های خونی را نشان می‌دهد ممکن است یک عفونت قارچی باشد، اما موکورمیکوز را تأیید نمی‌کند. علامت هاله معکوس در فرد مبتلا به سرطان خون و تعداد نوتروفیل کم، به شدت موکورمایکوزیس را نشان می‌دهد. تصاویر CT اسکن از موکورمایکوزیس می‌تواند برای تشخیص موکورمایکوزیس در مدار و سلولیت در مدار مفید باشد، اما ممکن است تصویربرداری با تصاویر آسپرژیلوز یکسان باشد. (8 )
کشت و نمونه برداری:
برای تأیید تشخیص می‌توان نمونه‌های بیوپسی را کشت داد.کشت از نمونه‌های بیوپسی همیشه نتیجه نمی‌دهد زیرا ارگانیسم بسیار شکننده است. برای شناسایی دقیق گونه‌ها به یک متخصص نیاز دارد. ریخت‌شناسی قارچ در زیر میکروسکوپ تعیین‌کننده جنس و گونه خواهد بود. برای شناسایی گونه‌ها ممکن است از واجذب-یونش لیزری به کمک ماتریس استفاده شود. (9)