بیژن نوروز: با اشاره به توسعه فناوریهای نوظهور در حوزه موسیقی با تاکید بر اینکه چه بخواهیم و چه نخواهیم همگی ما در محاصره موسیقی قرار داریم، شنیدن اوج نوازندگی یک ارکستر فرحبخش، چشمانمان را تر و در اعماق وجود ما رخنه میکند. فیلمها و برنامههای تلویزیونی در پس موجی از موسیقی که در پس زمینه نواخته میشود به آنچه میبینیم، رنگ و بو میبخشد. اشتیاق انسان به موسیقی در اعماق وجود ما ریشه دارد. بشر از سپیده دم پیدایش فرهنگ مشغول به ساخت موسیقی بوده است، به گونهای که انسانهای نخستین، بیش از ۳۰ هزار سال پیش فلوتهایی از جنس استخوان، سازهای کوبهای و زنبورک مینواختند و تمام جوامعی که میشناسیم دستی بر موسیقی داشتهاند که این امر نشان میدهد تمایلات به موسیقی امری فطری و درونی است.
نوروز، تمایل نوزادان به صداهای همآهنگ و بی علاقگی آنها نسبت به اصوات ناموزون را از دیگر دلایل فطری بودن تمایل انسان به موسیقی است. اینکه «چرا موسیقی با دارا بودن محبوبیت جهانی و قدرتی که در برانگیختن احساسات ما دارد، تا این اندازه نافذ و حائز اهمیت است؟» سوالی است که هنوز هم دانشمندان علوم اعصاب، در این زمینه به پاسخی نهایی نرسیدهاند. اما طی سالهای اخیر به درک منسجمتری در مورد محل و نحوه پردازش موسیقی در مغز رسیدهاند و این شالوده یافتن پاسخ چنین پرسشهای بنیادی است.
این محقق حوزه موسیقی علمی با بیان اینکه این نقاط فعال در مغز، در افرادی با تجارب و آموزههای موسیقایی مختلف متفاوت است، یادآور شد: گوش انسان کمترین سلولهای حسی را نسبت به دیگر اندامهای حسی دارد. در گوش ۳۵۰۰ یاخته مویی داخلی وجود دارد، در حالی که در گیرندههای نوری چشم ما ۱۰۰ میلیون از این یاختهها وجود دارد. با این وجود عکسالعمل ذهنی ما نسبت به موسیقی فوقالعاده وفق پذیر است؛ تا آنجا که حتی مطالعهای کوچک در این زمینه نیز قادر به بازنگاری روشی است که مغز دادههای موسیقایی را حس میکند.
تاریخ انتشار :
1400/03/03
کد :
10105
تعداد بازدید:
208