یافتهای نگرانکننده درباره یکی از پرمصرفترین شیرینکنندههای مصنوعی جهان. در نخستین مطالعه بلندمدت و نزدیک به شرایط واقعی مصرف، دانشمندان به شواهد تازهای از اثرات زیانبار شیرینکننده مصنوعی آسپارتام دست یافتهاند؛ اثراتی که با نتایج مطالعات کوتاهمدت پیشین همخوانی دارد. آسپارتام در حدود ۶ هزار نوع ماده غذایی و نوشیدنی در سراسر جهان یافت میشود و یکی از پرکاربردترین افزودنیهای غذایی است. این پژوهش به سرپرستی مؤسسه CIC biomaGUNE و مؤسسه تحقیقات سلامت Biogipuzkoa در اسپانیا انجام شده و برای یک سال کامل، اثرات آسپارتام را با دوزی بسیار پایینتر از حد مجاز مصرف روزانه بررسی کرده است. هدف پژوهشگران این بوده که دو محدودیت رایج تحقیقات قبلی را کنار بگذارند: مدتزمان کوتاه آزمایشها و دوزهای غیرواقعی و بالا.
اگرچه آسپارتام یکی از بیشترین افزودنیهای غذاییِ مطالعهشده در جهان است، اما بسیاری از پژوهشها تنها اثرات کوتاهمدت آن را بررسی کردهاند. همین موضوع باعث شده نهادهایی مانند سازمان جهانی بهداشت (WHO) و سازمان غذا و داروی آمریکا (FDA)، با وجود طبقهبندی آسپارتام بهعنوان «احتمالاً سرطانزا برای انسان» در سال 2023 ، مصرف آن را در صورت رعایت حد مجاز روزانه ایمن بدانند. در این مطالعه، موشها به مدت یک سال، دوزی معادل ۷ میلیگرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن (حدود یکششم مقدار حداکثری توصیهشده) دریافت کردند. 18 موش هر دو هفته، به مدت سه روز آسپارتام مصرف کردند و 14 موش در گروه کنترل قرار داشتند.
اختلال در سوختوساز مغز
مهمترین تغییرات مشاهدهشده، مربوط به نحوه مصرف انرژی در مغز بود. تصویربرداری FDG-PET نشان داد تنها پس از دو ماه مصرف متناوب آسپارتام، جذب گلوکز در کل مغز تقریباً دو برابر گروه کنترل شد؛ نشانهای از مصرف بیشازحد انرژی. اما این روند معکوس شد. پس از حدود شش ماه، مصرف گلوکز کاهش یافت و در ماه دهم، مغز موشهای دریافتکننده آسپارتام حدود ۵۰ درصد کمتر از گروه کنترل گلوکز مصرف میکرد. از آنجا که مغز تقریباً بهطور کامل به گلوکز وابسته است، این کاهش میتواند عملکرد طبیعی آن را مختل کند. بهبیان ساده، آسپارتام باعث شد مغز ابتدا وارد حالت «مصرف بیشازحد انرژی» شود و سپس به وضعیتی مزمن از کممصرفی انرژی برسد؛ الگویی که بیشتر با فشار متابولیک همراه است تا سازگاری سالم.
نشانههای اختلال سلولی
بررسیهای بیوشیمیایی نشان داد سطح N-acetylaspartate (NAA) (شاخص سلامت نورونها) در ابتدا افزایش یافت، اما پس از چند ماه کاهش پیدا کرد. در ماه هشتم، میزان لاکتات در مغز موشهای دریافتکننده آسپارتام حدود ۲.۵ برابر شد که نشانهای از اختلال عملکرد سلولی است. افزایش مزمن لاکتات، چرخه تأمین انرژی نورونها را مختل کرده و مغز را در نوعی «حالت اضطراری» قرار میدهد؛ وضعیتی که میتواند یادگیری، تمرکز و استقامت ذهنی را کاهش دهد.
افت عملکرد شناختی
در آزمونهای حافظه و یادگیری فضایی، موشهای مصرفکننده آسپارتام کندتر حرکت میکردند، مسافت کمتری طی میکردند و تقریباً دو برابر بیشتر طول میکشید تا مسیر درست را پیدا کنند. با گذشت زمان، این فاصله عملکردی بیشتر شد و حتی برخی موشها نتوانستند آزمون را کامل کنند.
تأثیر بر قلب
اثر آسپارتام تنها به مغز محدود نبود. تصویربرداری قلب نشان داد که قلب موشهای دریافتکننده آسپارتام، در پایان مطالعه کارایی کمتری در پمپاژ خون داشت. هرچند آسیب ساختاری شدیدی دیده نشد، اما حجم خونی که در هر ضربان پمپاژ میشد کاهش یافت؛ عاملی که میتواند در درازمدت اکسیژنرسانی به اندامها، از جمله مغز، را مختل کند.
کاهش چربی، اما نه به نفع سلامت
جالب آنکه موشهای مصرفکننده آسپارتام حدود ۲۰ درصد چربی کمتری داشتند، اما این کاهش با بهبود سلامت متابولیک همراه نبود. چربی بیشتر بهصورت احشایی (دور اندامها) ذخیره شده بود و توده عضلانی کاهش یافته بود؛ الگویی که فشار بیشتری به قلب و متابولیسم وارد میکند. پژوهشگران تأکید میکنند:«آسپارتام اگرچه چربی بدن را کاهش میدهد، اما این اثر به بهای کاهش عملکرد شناختی و تغییرات نامطلوب قلبی به دست میآید.» اگرچه این نتایج فعلاً بر اساس مدل حیوانی بهدست آمده و هنوز به انسان تعمیم داده نشده است، اما اهمیت انجام مطالعات بلندمدت درباره مصرف مزمن آسپارتام را برجسته میکند؛ بهویژه برای مادهای که دهههاست در رژیم غذایی میلیونها نفر حضور دارد.
تاریخ انتشار :
1404/10/03
کد :
46903
تعداد بازدید:
7